یک برده کیرکوس متحرک پیوند خورده و یک شکنجه گر مضحک

Views: 799
یک مرد محکم در عینک های تاریک وارد اتاق شد و در صندلی نشسته بود ، دختر بلافاصله شامپاین را برای او آورد. او آن را برداشت و آن را با هر دو دست در بالا گره زد. شروع کرد به سیگار کشیدن. سپس او را روی نیمکت گذاشت ، کیرکوس متحرک پاهای خود را گره زد و وارد مهبل شد. دختر ناتوان چاره ای جز عزاداری نداشت.